پیشگفتار

تأمل در آموزه‌های اقتصادی، نظام‌های سه‌گانه عقیدتی، تشریعی و اخلاقی اسلام و تلاش برای جستجوی مواضع و چگونگی مواجهه آن با مفاهیم و پدیده‌ها و مسأله‌ها و امور اقتصادی، هم مقوله‌ای ضروری و هم از ضروریات عصری جامعه محسوب می‌شود. در مجامع علمی و دانشگاهی نیز این معنی که اسلام به‌عنوان دین خاتم و جامع ادیان توحیدی چه اصول و قواعد و ضوابطی را در اقتصاد جوامع مبتنی بر آموزه‌های دینی اراده کرده و تحقق آن‌ها را از ملزومات ایفای وظایف انسان در قبال هدف اصلی خلقت او می‌داند از زمره نیازها محسوب می‌شود لذا همواره تبیین مطالب و تتبع و تحقیق در باب مباحث اسلامی و ارتباط آن با اقتصاد از سوی عمده دانشگاهیان مورد مطالبه بوده است تا ضمن پاسخ‌گویی به سئوالات مطروحه در این خصوص، زمینه‌های لازم جهت آموزش و پژوهش در مسایل مربوط به اسلام و اقتصاد فراهم آید.

در این ارتباط بخصوص در نیم قرن اخیر کتب و مقالات بسیار زیاد و در عین حال متنوعی از سوی دانشمندان علوم اسلامی و همچنین از جانب برخی از دانشگاهیان علاقمند به این موضوع نگارش یافته و عمدتا منتشر گردیده است . مکتوباتی که در فقدان نگرشی هماهنگ به اقتصاد و ارتباطی که با اسلام دارد از یک طرف و در مواجهه نابرابر و به لحاظ روش شناسی التقاطی آنچه به دانش اقتصاد در معارف بشری شهره است از سوی دیگر، متناسب با زمانی که بر آن ها گذشته است آنچنان که باید نتوانسته است به نیاز های موجود در این زمینه پاسخگوئی شایسته بنماید. هر چند آن تلاش های علمی هر کدام فی نفسه مفید و موثر بوده است. اما برای ارائه آنچه به اقتصاد اسلامی نامیده شده است تا دهه های آینده کوشش های بیشتر و روش مند تری لازم است که ان شاءالله از سوی علما و دانشمندان ارائه خواهد شد و دیری نخواهد پائید که اقتصاد اسلامی شجره طیبه ای شود که به نیاز های معاصران خود پاسخگوئی بایسته خواهد کرد.

کتاب "اسلام و اقتصاد" که ثمره سال‌ها تأمل و تدریس در اقتصاد از حیث ارتباط آن با آموزه‌های اسلامی می‌باشد تلاش کرده است تا بخشی از تعهدات و رسالت‌های دانشگاه را در قبال مطالبات مطروحه به شیوه ای متناسب با روند ها و پیشرفت های موجود در این عرصه و با لحاظ روش شناسی عاری از التقاط، که هم به دین و هم به علم خسارت وارد کرده است پاسخ‌گویی کند و به عنوان کتاب پایه برای درس "اقتصاد اسلامی" در مقاطع مختلف تحصیلی مورد تدریس و آموزش قرار گرفته و موضوعات و امور مربوط به اقتصاد اسلامی را تبیین و تعمیق نماید.

نویسنده کوشیده است این نکته را دنبال کند که ظهور اقتصاد متناسب با دین، مقوله ای تدریجی بوده و متناسب با تلاش های اقتصادی افراد و جامعه در ارتقای شرایط اقتصادی خود، که در عین حال به همان نسبت از آموزه های دینی بهره مند شده است ،جلوه می نماید . به همین ملاحظه هم بوده است که با واقع بینی، جلوه اخلاق در اقتصاد و ایجاد جامعه ای با مختصات دینی اقتصاد را ، در فصول پایانی کتاب آورده است.

حسن سبحانی

استاد دانشگاه تهران

تابستان 1393